اکثر افراد جامعه، در هر گوشه ای از بازار کسب و کار که مشغول آن هستند، از کارگران ساده تا مهندسان خبره و پزشکان متخصص، همگی برای کسب درآمد و گذراندن زندگی، درگیر تله ی "زمان در برابر پول " هستند....
اکثر افراد جامعه، در هر گوشه ای از بازار کسب و کار که مشغول آن هستند، از کارگران ساده تا مهندسان خبره و پزشکان متخصص، همگی برای کسب درآمد و گذراندن زندگی، درگیر تله ی "زمان در برابر پول " هستند. هر یک، بسته بهمیزان کارآمدی و تخصصشان، برای یک ساعت کار، میزان مشخصی دستمزد دریافت می کنند. مهم نیست چقدر، چه یکصد تومان، چه یکصدهزار تومان، در هرحال باید یک ساعت از زمانشان را بدهند تا آن پول را دریافت کنند. آنها وارد معامله ای شده اند که تا آخر عمر ادامه دارد و اگر کلی تر به موضوع نگاه کنیم، در حال معامله عمرشان در برابر مقدار مشخصی پول هستند. اگر بخواهند درآمدشان را دو برابر کنند، باید دو برابر از زمانشان را بفروشند. اما آیا کسانی که میلیاردها دلار دارایی و درآمد دارند، هزاران برابر دیگران وقت صرف کارهای شان کرده اند؟ اصلاً در حالیکه شبانه روز برای همه ۲۴ ساعت است و نه بیشتر، صرف کردن زمانی بیشتر امکان پذیر است؟ پس چه رازی درمیان است که تعداد اندکی از افراد به آن دست یافته اند و از طریق آن دارایی های بیشماری کسب کرده اند و همانطور که دوست دارند زندگی می کنند، اما عده زیادی تا آخر عمر به امید رسیدن به رفاه تلاش می کنند و در نهایت همه مقهور سیستمی که درآن کار کرده اند می شوند.
افراد موفق رازورمز رسیدن به آزادی مالی را یافته اند و خود را از تله ی «معامله ی زمان در برابر پول» خارج کرده اند:
1 - رئیس خودشان هستند، یعنی صاحب کسب و کارشان اند .
2 - از اهرم استفاده می کنند .
اگر شما کاری را که همیشه کرده اید، انجام دهید، آنچه را خواهید داشت که تا کنون داشته اید
جی پال گتی، میلیاردر افسانه ای می گوید : " من ترجیح می دهم درآمدم را از یک درصد تلاش صد نفر به دست بیاورم تا صد در صد تلاش خودم". بگذارید موضوع را با یک مثال روشن تر کنیم. اگر در هفته 5 روز کار کنید و هر روز بطور متوسط 8 ساعت زمان مفید کاری را در نظر بگیریم، 40 ساعت زمان مفید در اختیار شماست. با این حساب، در 50 هفته ی سال 2000 ساعت وقت دارید. در طول زندگی کاری تان اگر بمدت 30 سال کار کنید، فقط 000 60 ساعت زمان در اختیار دارید. زمان خیلی زیادی نیست، به خصوص اگر شما هم اکنون در نیمه ی عمرتان باشید. در نتورک، اگر شما پس از مدتی، 000 20 نفر را در مجموعه داشته باشید و با این فرض که هر کدام از آنها فقط 3 ساعت در روز کار کند، تنها ساعات کارشان در یک روز، برابر تمام عمر شما خواهد بود. هیچگاه نمی شود با استفاده از وقت خودتان به چنین رقمی برسید و این ماهیت اهرم است. حالا در چه مورد زمان به کار گرفته شود، چه در مورد پول، اشتیاق و یا غیره. حال راه رسیدن به آزادی مالی چیست؟ بطور کلی از چند راه معدود میتوان به آزادی مالی دست یافت .
راه اول : راه اول این است که شما منشأ تولید باشید. مثلاً یک کارخانه داشته باشید یا اینکه یک پزشک باشید و کلینیک یا بیمارستان تاسیس کنید، یا یک معلم باشید و به جای تدریس، یک مدرسه تاسیس کنید، به این ترتیب شما به عنوان صاحب یک کارخانه، مدرسه یا بیمارستان این امکان را دارید که همیشه در محل کار خود حاضر نباشید. سیستم و تشکیلاتی که تولید کرده اید آزادی را برایتان به ارمغان خواهد آورد. این روش به تخصص و روابط قوی و سرمایه ای نیاز دارد تا بتوان از آنها بعنوان اهرم استفاده کرد .
راه دوم : راه دوم، سرمایه گذاری در زمینه ی شناخته شده و پرسودی است که امتحان خود را پس داده باشد. مثلاً فرض کنید که نمایندگی شرکت مک دونالد در ایران را به شما واگذار کرده اند. شما سرمایه گذاری می کنید. لیست غذا مشخص است، دکوراسیون مشخص است، حتی رنگ لباس کارکنان هم مشخص است. به این ترتیب شما خواهید توانست با زحمتی کمتر از مورد قبلی، و البته با ریسک کمتر به آزادی مالی برسید. در این روش، به سرمایه و روابط قوی نیاز است و بدلیل استفاده از تجربیات شرکت موفقی که نمایندگی اش را گرفته اید، امکان موفقیت بسیار بیشتر است. در کنار این مزایا، قوانین انحصاری و سخت گیرانه ای هم برای حرکت در چارچوب شرکت اصلی وجود دارد.و یا سرمایه گذاری در بازار املاک که آن نیز احتیاج به سرمایه کلان و اطلاعات خوب در آن زمینه دارد.
راه سوم : بازاریابی شبکه ای. در این تجارت، هر سه عاملی که" گتی" از آنها برای ساختن پولهای بزرگ یاد میکند، وجود دارد. یعنی فرد صاحب کسب و کار خودش است و از قدرت اهرم نیز در آن بخوبی استفاده می شود. همچنین محصولی ارائه میشود که همگان خواهان آن هستند. در واقع، بازاریابی شبکه ای تنها راه رسیدن به آزادی مالی است که در آن به سرمایه کلان و روابط خاص نیاز نیست .